در مـینی‌بوس‌ها، مساله در مورد تندی متوسط جا‌های عمومـی کـه صندلی کم هست اگر خانومـی سرپا باشد، معمولن پیش مـی‌آید کـه آقایـان جای خود را بـه خانوم ها بدهند.
لوطی‌های قدیم هم کـه گذر را قرق مـی‌د، معمولن اگر مـی‌دیدند زنی یـا ی تنـها رد مـی‌شود هوای‌اش را داشتند و نمـی‌گذاشتند بد بـه آن‌ها بگذرد. مساله در مورد تندی متوسط موقع وارد شدن بـه جایی دم درون که بفرما مـی‌زنند نیز خانوم‌ها مقدم ترند. مساله در مورد تندی متوسط معمولن درون ماشین را آقایـان به منظور خانوم‌ها باز مـی‌کنند و مـی‌بندند. درون جمعی اگر خانوم باشد فحش رکیک رد و بدل نمـی‌شود، اگر مرد ها با هم تصادف کنند با هم درگیر مـی‌شوند اما اگر یک طرف خانوم باشد، متانت بیش‌تری بـه خرج داده مـی‌شود و … / نمـی‌دانم موضوع را گرفتید یـا نـه. مـی‌خواستم بگویم هاله‌ی احترام خاصی …
همـه‌ی این‌ها رسم ها یـا سنت‌های قشنگی هست که کم و بیش درون کشور ما نیز وجود دارد.
اما من چه مـی‌خواستم بگویم.
انتظار خاصی به منظور خانوم‌ها ایجاد شده کـه خود را از پاسخ‌گویی بی‌نیـاز مـی‌بینند. مثلن اگر من از کارمند شرکتی سوآلی م. مـی‌تواند بـه این بهانـه یـا وانمود کـه من قصد مزاحمت دارم اصلن جواب من را ندهد. یـا وقتی کـه من از خودم کاری را طلب مـی‌کنم و ایشان درست انجام ندهد، نمـی‌توانم تندی کنم. چون ممکن هست بعدن بگوید مرد بی‌تربیتی بوده. نمـی‌توانم زیـاد با او صحبت کنم. چون ممکن هست بگوید نظر بـه من دارد.
متاسفانـه ما از همـه چیز خوبی ها‌ی اش را مـی‌خواهیم. مثل سران کشورمان. اختیـار مـی‌خواهند اما دل‌شان نمـی‌خواند پاسخ‌گو باشند. زمانی کـه لوطی محل، مواظب ناموس محل بود وی نمـی‌توانست بـه زن‌ها و ‌های محل چپ نگاه کند، زمانی بود کـه زن جاش تو مطبخ بود و هیچ کاری بیرون نداشت. مگر سبزی خ. الان بیش‌تر زن‌ها مـی‌خواهند کار کنند. اما هنوز عادت نکرده اند قبول مسوولیت کنند. سریع ناراحت مـی‌شوند.
زن درون محیط کاری مسوول کاری ست کـه انجام مـی‌دهد. من زیر دست ام اگر مرد باشد مـی‌توانم او را سین جیم یـا شماتت کنم. مـی‌توانم درون مورد کار‌هایی کـه کرده یـا نکرده او را بازخواست کنم. و مجازات کنم. اما وقتی طرف حساب یک خانوم باشد، کار سخت تر است. دیدی فردا با شوهرش آمد یـا با پدرش. کـه شما بـه همسر یـا من توهین کردید. زن‌ها ی ما مـی‌خواهند کار کنند، اما نیـازی نباشد بهی جواب بعد بدهند. خب من مدیر هم هرگز کار اساسی یـا دقیق بـه چنین کارمندی نمـی‌دهم. چون کنترلی روی‌اش ندارم. اما به منظور کار‌های لوو فانتزی؟ چرا هر چی و زن خوش‌گل هست استخدام مـی‌کنم. .واسه جذب مشتری خوبه!!!

یـادداشت های دیگران:
سلام دوست عزیز. مطلبت جالبه و نگاهت بـه مساله کار و زن جالبتر. با نظر شما موافقم زنان مسوولیت پذیر نیستند درون کشور ما، چون جایگاهشان درون روابط کار تعریف نشده است. آنـها کار مـی کنند اماتابع روابط کار نیستند.آنـها وارد روابط مدرن شده اند اما با هویتی پیش مدرن کـه بی مسوولیتی و زنانگی را بـه درون روابط کاری مـیبرد.و این نـه یک امتیـاز بل کـه یک نقص به منظور زنان درون کشور ما مـی باشد.
احترام مدرن ، د رارتباط با مـهارت کاری و اجتماعی شکل مـیگیرد درون حالیکه زنان ما وارد درون روابط کاری مدرن احترام و جایگاه پیش مدرن را مـیطلبند و چه بیراهه مـیروند…
نویسنده: مساله در مورد تندی متوسط نی لبک

آرا خوانندگان نشان مـی دهد کـه کار جالبی بوده است
نویسنده: عباس حبیبی

انعکاست از این مطلب و جواب نظر همـه را هم کمابیش جالب بود، هرچند اگر قرار باشد همـیشـه این کار را ی، بسیـار فرسوده کننده است.
نویسنده: z

این بحث این دفعه یـادمـه پارسال هم توی اون جلسه کـه با هم بودیم با علی آژ و… همـین موضوعات رو بررسی مـیکردیم.یـادته؟ اتفاقن اون موقع هم بـه این موضوعات اشاره کردی:lady is first بـه هر حال جالب بود.استفادیدیم.من با اینـها کـه این دفعه گفتی موافقم.راستش مـیدونم هم چی مـیخوای بگی
نویسنده: عمار درون مـه

سلام! اگر ما به منظور برابری حقوق زن و مرد تلاش مـی کنیم، خیلی احمقانـه ست کـه خیـال کنیم خود زنان درون وضعیتی کـه دارند، بی تقصیرند. من حتی درون محیط های دانشگاهی دیدم کـه بسیـاری از ان دانشجو، روی زیبایی شون تکیـه د. حتی مدرک رو هم بـه عنوان یک زینت کـه امروز به منظور یک ایدئال طبقهء متوسط، ضرورت پیدا کرده مـی خوان. بسیـاری از اونـها درست مثل یک زن سنتی نمونـه وار (typic) تو خیـالشون یـه مرد افسانـه ای رو مـی بینند کـه بیـاد اونـها رو از خونـهء پدرشون ببره! چه ساده اندیشانـه و چه بچه گانـه فکر مـی کنند به منظور خوشبخت بودن همـین کافیـه کـه شوهر خوب و ایدئالی نصیبشون بشـه! و اغلب چون احساساتی و به همـین دلیل سطحی هستند، وقتیی رو پیدا مـی کنند، همون ابتدای زندگی مشترک همـه چیز، حتی استقلال شخصیشون را واگذار مـی کنند. چون فکر مـی کنند با وجود یـه شوهر خوب همـه چیز رو مـیشـه دو نفری انجام داد! چند که تا دانشجو مـی شناسید کـه واقعآ بـه رشته ای کـه انتخاب کرده بـه عنوان یک علم علاقه داشته، و حتی کمتر از اون، مدرک رو به منظور کار و اشتغال بـه کار، نـه فقط بـه عنوان یک زینت دیگه به منظور ظاهرش؟ تازه این وضع دانشجوی ماست! خارج از دانشگاه کـه بماند. همـهء اینـها نشان دهندهء اینـه کـه های ما از حیث فکری و شخصیتی بسیـار محدودند و ظاهرآ نمـی خوان هم عمـیق تر بـه مسائل فکر کنند. همـه چی رو قبل از ازدواج از دریچهء تنگ یـه خوب و خوش قلب و عاشق پیشـه، و بعد از ازدواج از نگاه یـه مادر مـهربون و دلسوز نگاه مـی کنند و از این قالب زن بودنشون اغلب که تا آخر عمر هم درون نمـیان! آیـا این بـه این معنا نیست کـه تقریبآ همـهء ای بـه ظاهر متجدد ما – کـه متآسفانـه از تجدد فقط آراستگی و آرایش ظاهر رو یـاد گرفتند – درون واقع همون زن سنتی ایرانی هستند و نـه بیشتر؟ نگاه کنید ببینید چند تای اینـها بعد از ازدواج با اون همـه افاده و ناز و قمـیش، مـی شن همون کهنـه عوض کن بچه و رخت چرک شوی سابق؟! من شخصآ فکر مـی کنم حتما زنان رو خودآگاه کرد و چه بهتر کـه همون معدود زنان فرهیخته و آگاه با کار فرهنگی و اجتماعی همجنسای خودشون رو بیدار کنند و در یک کلام بـه اونـها یـاد بدند کـه برای حقوق و احترام بیشتر قبل از زن بودن حتما انسان بودن رو تمرین کنند. این نـه تنـها کمکی بزرگ بـه ارتقاء کیفیت حیـات اجتماعیشونـه، بلکه بـه حیـاتشون بـه عنوان یک موجود زنده! یـا حق!
نویسنده: نیما

یـه سه ماهی سربازی – نـه از مدل ایرانی امروز کـه وقت تلف کنی و بد آموزیـه- به منظور پسر و الزامـیه. ای ما پخمـه و احمق بار مـی آیند مگر اینکه خودشان یـه فکری بـه حال خود ند. زیرا نظام درسی ما نـه تنـها تعلیماتی نیست بلکه تخریبی نیز هست.( من خودم یک دبیر هم هستم)- درون پسر ها این ضایعه با سختگیری کمتر والدین به منظور حفظ چرندیـات درسی جبران مـی شود. بعد از ان با حظور آزادانـه درون جامعه پسرها حتا با تلاش کمتر، رشد بیشتری مـی کنند. بـه همـین سبب بیشتر ها همان کـه هستند باقی مـی مانند. ها جای کمتری به منظور ورزش و افزایش مـهارتهای عملی پیدا مـی کنند. هیچ خانواده ای نمـی پذیرد ش اره و سیم و چکش و کیت دستش بگیرد چون مدرسه این را از نمـی خواهد و خانواده اش هم کـه فرهنگش ندارد. بعد مـهارتهای عملی اش بـه سوزن و نخ محدود مـی شود! و دنیـا را از انتهای همان سوزن مـی بیند. همـه بچه های ایرانی خود رو هستند. کاش بیشتر از کلاس اول درس نمـی خوانند و وقت خود را تلف نمـی د………
اگر دست من بود اول از همـه این زنـهای خونـه دار را مـی فرستادم بدنسازی رزمـی یک کم از چربیـهاشون آب شـه. بعد هم مـی فرستادم مـیدان تیر. آخر سر هم با یـه کول پشتی از تهران روانـه شون مـی کردم که تا شمال کوه پیمایی کنند و مفهوم زندگی را بفهمند. کاش بچه های نسل آینده درست تعلیم ببینند….
نویسنده: ال الا

از رها< زن ناقص العقل است> ماجرای بحقی رو کـه پیش کشیدی شنیدم امشب اومدم ببینم چی بوده /باهات موافقم با تک تک اون مورادی کـه گفتی تاییدشون برام سخته خیلی به منظور من کـه شاغلم مـیخوانم و مـیبینم و به برابری حقوقمان ایمان دارم..ولی موافقم اگر زنی بخواد مـیتونـه هر غلطی کنـه منتها مسئله نخواستن و هزینـه ه ماها فمـینیستیم شاغلیم اون وقت مدام درون تلاش جلب توجه مردها زندگی مـیکنیم هنوز یـاد نگرفتیم روی پاهای خودمون بایستیم داد بزنیم و از برچسب خوردن ناراحت نشیم
نویسنده: آنیما (آشپزخانـه)

چرا شما آقایون فقط پشت درها کـه مـیرسین یـادتون مـیاد ladies first ؟!؟! این درها یـه خاصیتی دارن بـه جون خدا ….! درون ضمن مـیدونی تاریخ اختراع زن مدرن ایرانی بـه کی برمـیگرده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نویسنده: پونـه

سلام. البته کـه همـه ی زن ها این جوری نیستند. بعضی ها شان واقعن منطقی درون محیط های کاری کار مـی کنند. بعضی ها هم واقعن بـه خاطر ضعف جسمانی مورد تبعیض و سو استفاده قرار مـی گیرند. مثلن خودم دیده ام کـه کاری را کـه یک زن با حقوق پایین انجام مـی دهد اگر یک مرد انجام بدهد دو یـا سه برابر آن زن حقوق دریـافت مـی کند. اغراق نمـی کنم. شاید بـه خاطر این تفکر قدیمـی ست کـه مـی گوید مرد مسوول یک خانواده هست و زن به منظور تفنن کار مـی کند. کاش فیلم روز گار ما را دیده باشی. اما این حرف های تو هم کاملن درست هست که زیـاد هم اتفاق مـی افتد. هنوز بعضی تر ِ زنان، حرفه یی درون محیط کار نشده اند. ودر مورد جذابیت زنان هم این یک امر کاملن معمولی علمـی و اثبات شده هست در مدیریت بازار یـابی. و قربان ات.
نویسنده : سپهر

هی سهیل . این جا آمدن خیلی کودکی و سر مستی مـی خواهد و شاید از قبیله مجنون بودن هم . ضمنا که تا جایی کـه مـی دانم تو خوش تیپ تر از من بودی حالا را نمـی دانم قبلا را مـی گویم . نویسنده:دونادون

حرفای خوبی نوشتید ولی فکر مـی کنم این متن مال بیست سی سال پیش باشـه. بـه گروه خون امروزیـا کـه نمـی خورده. نـه خانومش نـه آقاش. نویسنده: آبی

سلام خسته نباشید حرف هات همـهیـه جور هایی درست بود. ولی من هم مـی خوام بـه عنوان یک زن ایرانی چیزی گفته باشم. من هم مثل خیلی ها درس خوندم ( ولی بـه سختی، نـه مثل خیلی ها توی ایران پیش و بابا هاشون، (البته رشته یی کـه انتخاب کردم اصلن دوست نداشتم فقط بـه خاطر پول بوده). حالا نگید کـه آدم بـه خاطر پول درس نمـی خونـه. اگهایی اینو بگند درون جواب بـه شون مـی گم خیلی از دنیـا عقب موندید. ما همـه داریم سگ دو مـی زنیم فقط بـه خاطر پول. ( بـه خودمون حد اقل دروغ نگیم) کار هم کردم. از اون جایی کـه رشته ام فنی بوده فقط با مردها سر و کار داشتم. و تو چشم های همدیگه هم نگاه مـی کردیم. و بعدش هم نمـی گفتیم کـه منظوری داشت.
آقایون ازتون یک سوآل دارم نمـی خوام بـه من یـا دیگه راستشو بگید. فقط بـه خودتون راستشو بگید. شما ها حاضر هستید کـه خانوماتون، اتون … با چندین مرد (که خدا مـی دونـه از کجا مـی آیند) کار کنند، مسافرت (کاری) برند، یـا شب دیر وقت برگردند و بگویند کـه تا حالا سر کار بودند؟ فکر نمـی کنم کـه این قدر مدرن فکر کنید. چون کـه اگه شما اینو قبول کنید، درون و همسایـه چی مـی گند؟ ما ها داریم به منظور دیگران زندهمـی کنیم نـه به منظور خودمون.
در آخر ازتون یک خواهش دارم. اگه دوست دارید زن های ایرانی هم مستقل بشوند، شما ها این دایره رو بـه شون بدید بگذارید آزاد فکر کنند. تصمـیم براشون نگیرید. اگه درون مورد مشکل کاری شون باهاتون حرف مـی زنند نگید فردا مـیام سر کارت پدر رییس تو درون مـی آرم. مگه خودشنداره و و … بـه اش بگید کار همـینـه سعی کن خودت مشکل تو حل کنی. از تجربه هاتون براش بگید که تا یـاد بگیره. شما هم یـاد گرفتید. از شکم مادرتون کـه در نیـاوردید! یـادشون بدید کـه استقلال یعنی چی. هم بـه خودتون، بچه هاتون زن هاتون و در آخر بـه یک جمعی کمک مـی کنید. موفق و پیروز باشید.
نویسنده: … ( اسم و آدرس وارد نشده هست )

سلام. آره،‌ همـه جا همـینجوریـه، نمـی تونی راحت کارت را با یک خانم درون مـیون بذاری، از دست هنجارهای مسخره این جامعه: تو خفا هر غلطی مـی خوای ، ولی وقتی تو اداره با یـه خانم کار داری، نمـی تونی بهش نگاه کنی، واقعا کـه مسخره س …
نویسنده: مـهدی یو تو

سلام. راستش خیلی فراری ام از این بحث های زن و مرد و فرقشون و شباهتشون و…نمـیدونم چرا اما هیچوقت اینا مسا له من نبوده.یعنی خیلی کم پیش اومده کـه برام مساله بشـه.جالبه کـه من مـی رم سر ساختمون نظارت و با کارگرای افغانی و اوستا بناها سر و کار دارم.دیروز رفتم سایت صنعتگران تو جاده خراسون هیچ زنی بـه جز من اونجا نبود.رفته بودیم درون سفارش بدیم.مـیدونی؟اصلا ناراحت نبودم کـه و اونا هم با من هیچ رفتار غیر عادی نداشتن انگار کـه یکی از خودشونم.شاید خود بـه خود یـاد گرفتم تو محیط کاری زود زود بـه آدما بگم من دارم کار مـی کنم شما هم همـینطور و هیچ فرقی نداره کـه چی هستیم.
نویسنده: فرشته
این یـاد داشت را باز مـی‌گذارم…




[زن ها درون اجتماع و محیط کار | رسانـه شخصی سهیل قاسمـی مساله در مورد تندی متوسط]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Tue, 10 Jul 2018 21:00:00 +0000